بی پرده با مسئولان شهرستان
نا بسامانی ها قابل اغماض نیست
مدیران کشور ما اغلب روی خوشی به قلم های انتقادی نشان نداده اند و اگر هم اندک تحمل و مدارایی با نقاد جماعت کرده اند از باب حفظ ظاهر و در حد امورات جزیی و کم اهمیت بوده است و این مشکل در شهر ما به مراتب بدتر از هر جای دیگری که سراغ داریم دامن پرسشگران را گرفته است. ریشه این پدیده نامیمون را در خصایص و ویژگی های مدیریت جهان سومی باید جستجو کرد. ضعف در انتقادپذیری و نداشتن انعطاف در مقابل نظرات مخالف و ناتوانی در انطباق شیوه و روش ها با نیازها و مطالبات جامعه تحت پوشش و به طور کلی ناتوانی در تحلیل و درک درست شرایط محیطی از بارزترین مشخصه های زمامداری و مدیریت در قطب سوم جهان امروز می باشد.
حال اگر نگاه های تنگ نظرانه و افکار بسته و جمود فکری در کنار خصومت های شخصی و لج و لج بازی های منحصر به محیط ها و جوامع کوچک محلی هم به مشکلات بالا اضافه گردد نتیجه آن می شود که در اصطلاح عامیانه به آن گفته می شود "قوز بالاقوز" ...
جریان نوپای رساته های محلی در شهرستان میانه که بیشتر از شمار انگشتان دست بهار به عمر ندیده به طرز غم انگیزی از چنین فضای مسموم و بیماری بی درمانی در رنج و عذاب است.
هرگاه اهالی قلم اراده کرده اند که در موضوع بغرنجی ورود کرده و ضعف ها و سوء مدیریت ها و خودکامگی های برخی مدیران ناکارآمد را به چالش بکشند بی درنگ در معرض انواع
هجمه ها و مانع تراشی های رنگارنگ صاحب منصبان و قدرتمندان و جریان های ذی نفع از مسائل مورد انتقاد قرار گرفته اند. بطوری که در نهایت به ناچار و از سر ضعف (ناشی از نابرابری در پشتوانه های قانونی و سیاسی و تشکیلاتی ) در مواجهه با طرف های مواجهه عقب کشیده و سر جای اول خود بازگشته اند.
شاهد عینی این مدعا وضعی است که در یکی - دو سال اخیر بر سر اصحاب رسانه و وب نویسان و جریده نگاران شهرستان میانه رفته و راه را برای نقش آفرینی آنان در ایجاد فضای مطالبه و پرسشگری و حرکت در مسیر روشنگری، اصلاح و سالم سازی نهادهای قدرت و خدمت در میانه ناکام گذاشته است.
برای مثال موضوعاتی همچون وضعیت نظام سلامت و شبکه بهداشت و درمان، مدیریت شهری و شوراها، فضای ناسالم رقابتی و مناقشه های دوقطبی بین جناح های سیاسی، نهادهای فرهنگی و هنری، آب شرب، راه ها، امکانات امداد و نجات، بناها و آثار فرهنگی و تاریخی، مشکلات مقامات و مدیران پروازی ... و برخی مطالبات کلان در ابعاد ملی و فرامنطقه ای که بعد از انتخابات 24 خرداد 92 انتظار می رفت در جامعه محقق گردد همه و همه نمونه ای از ده ها و شاید صدها موردی هستند که ورود رسانه های محلی به آن ها در یک مقطع زمانی کوتاه باعث جنب و جوش بی سابقه و تحرک و پویایی در فضای پرسشگری و مطالبه و شکل گیری گفتمان بهبود و تعالی و خروج از فضای جمود و جهود گردید اما متأسفانه با موضع گیری های تنگ نظرانه و بسته نهادهای تأثیرگذار در تداوم این فضا، رو به قهقرا و عقبگرد گذاشت و در نهایت می توان گفت که بیش از یک سال است که تقریباً در خاموشی و سکوت به سر برده است.
حتی در مقطعی اینگونه شایع شد که ورود رسانه ها به مسائل مدیریتی و انتشار اخبار و رسانه ای کردن برخی مسائل باعث مقاومت و اصرار مسئولان در تصمیمات و رویکردهای مورد نقد آن ها می شود و برای اینکه تغییرات در چنان اموری به نام رسانه ها تمام نشود در عین پذیرش انتقادها و ایرادات از اقدام عملی اجتناب می ورزند.
اگرچه ریشه این اتفاق در ضعف سیاسی و تشکیلاتی و بضاعت مالی گروه ها و جریان های رسانه ای و فعالان مطبوعاتی شهرستان و موضع نامتوازن آن ها در تقابل با نهادهای قدرت قرار دارد، اما نباید از نظر دور داشت که همین جریان به ظاهر ضعیف و فرودست (در معادلات معمول قدرت که جامعه مدیران امروز بدان توجه دارد) اگر اراده کند و از مدار مدارا خارج شود می تواند با اتکا به منبع قدرت بالقوه عظیم خود که همان بدنه اجتماعی و همراهی افکار عمومی در مطالبه و پرسشگری و به چالش کشیدن ضعف ها و بی مسئولیتی های کارگزاران دستگاه هاست چنان ظرفیتی را از خود به نمایش بگذارد که در معادلات هیچ مدیر و مسئول خوش خیالی نمی گنجد.
فعالان رسانه ای میانه و از جمله مجموعه قافلان، که به جرات می توان آن را نشریه پیشرو در طرح مطالبات و خواسته های به حق مردم رنج کشیده، نجیب و شریف شهرستان میانه دانست قریب به یکسالی است که با تبعیت از توصیه های برخی از مدیران عالی شهرستان و با اعتماد به وعده ها و وعید ها و تعهدات کم و بیش پرتعداد آنان، رویکرد تعاملی و رویه تساهل و تسامح و مدارا با دستگاه ها و نظام مدیریت عمومی شهرستان در پیش گرفته و سعی کرده است تا با اجتناب از چالشگری و تشنج، در ایجاد فضای آرامش و امنیت روانی مدیران که به ادعای آن ها ( و البته باور ما ) لازمه تدبیر و برنامه ریزی و عمل گام به گام و رفع تدریجی مشکلات شهرستان می باشد به قدر وسع ایفای نقش نماید و تاکنون نیز بر این رویه و عهدی که با برخی از مسئولان دلسوز شهرستان بسته پایبند بوده است اما به ظاهر اینگونه بر می آید که خرده گیری بر اصحاب رسانه و دستاویز قرار دادن نقش آنان در معادلات اجتماعی گویا بهانه ای بیش نبوده و از قضا سکوت رسانه ها بر گسترش فضای رخوت و نخوت و تداوم بی مسئولیتی ها در ساختار مدیریتی شهرستان افزوده است و انگار این وضعیت مطلوب دل کسانی شده است که به گشتن در حاشیه های امن تاریکی و ناآگاهی بیشتر دلخوشند تا روشنایی صبح و میدان عمل.
رسانه و اهل قلم وظیفه و رسالتی دارند که با هیچ متاعی قابل مقایسه و معامله نبوده و نیست و اگر این روند ادامه داشته باشد قطعاً نباید انتظار تداوم رویکرد تعاملی رسانه ها را داشت و به طور حتم تغییر استراتژی و برداشته شدن مهر سکوت در دستور کار اصحاب قلم قرار خواهد گرفت.
لذا دلسوزانه از مسئولین محترم انتظار می رود در مسائلی همچون اصلاح مدیریت شهری، اصلاح نظام سلامت، اصلاح رفتارهای مسئولان و چهره های سیاسی، تأمین حداقل های کمی و کیفی خدمات عمومی و ... آنگونه که به مردم و اصحاب خبر وعده داده اند متعهد و پایبند بوده و در عمل دین خود را به جامعه ادا نمایند.