میانه با 400 روستا در اطراف آن با جمعیت 190 هزار نفر وسیعترین شهر شمال غرب کشور است با 5919 کیلومتر مربع وسعت و بین دو رشته کوه بزگوش و قافلانتی(قافلانکوه) واقع شده است. ارتفاع آن از سطح دریا 1100 متر است. بنای شهر را بعضی تا حدود 720 سال پیش از میلاد حدس میزنند. کشف آثار باستانی و مجسمه های سفالی نیز نشان میدهد که این شهر قبل از تشکیل دولت ماد وجود داشته است. نام دیگر آن گرمرود است که در آثار قرن 7 و 8 هجری ذکر شده است. آثار تاریخی زیادی در این شهر وجود دارد از جمله قلعه دختر که در زمان اردشیر درازدست ساخته شده است و مسجد سنگی ترک که بنای اولیة آن مربوط است به زمان جانشینان اسکندر که در دوران پس از اسلام کنده کاریها و کتبیه های باشکوهی به آن اضافه شده است و...
تنوع و تعدد آثار تاریخی و زیبایی طبیعی و خدادادی شهر چنان دل انگیز است که چشم و دل هر بیننده ای را مینوازد و بازدیدکننده میل توقف طولانی در آن میکند و مشتاق میشود که بارها بدانجا برگردد. دانشمندان، شعرا و سیاستمداران برجسته ای منسوب به این شهر هستند که بزرگترین آنان عین القضات است که آباء و اجداد او زاده و پرورده این مکان هستند و پدر او ابوبکر به همدان مهاجرت کرده است. وی از برجستگان و نخبگان فرهنگ ایران است و منصور حلاج ثانی نامیده میشود.
از دانشمندان قدیمی دیگر افض الدین خونجی ملقب به ابوالفضائل فیلسوف و طبیب حاذق قرن ششم و هفتم و منسوب و برخاسته از کاغذکنان، یکی از بخشهای چهارگانه میانه است. وی آثار فراوانی دارد ازجمله شرح بر قانون ابن سینا که متن خطی آن در موزه ملی پاریس است. بزرگترین شاعر اهل میانه میرزامحمدباقر خلخالی است و اثر مشهور او ثعلبیه (کتاب روباه) است به زبان آذری امروز که محتوای آن شبیه مثنوی مولوی است. وی اشعار غرائی به زبانهای فارسی و عربی دارد. اشعار عربی او را من ترجمه کرده ام و چاپ شده است.
از میان شعرای متعدد دیگر میتوان از حبیب ساهر نام برد که از روستای ترک برخاسته است و از دوستان نزدیک شهریار و ناظم حکمت شاعر معروف ترکیه بود و آثاری به سبک قدیم و شعر نو نیمائی دارد. از نامآوران معاصر میانه مرحوم محمود طلوعی است که بیشتر از 100 جلد کتاب نوشته است که بعضی از آنها 20 بار تجدید چاپ شده اند.
از سیاستمداران اهل میانه میشود از میرزا مسعود انصاری گرمرودی نام برد که داماد فتحعلیشاه قاجار بود. پسرعموی میرزا مسعود، میرزا سعیدخان انصاری اشلقی گرمرودی با لقب مؤتمن الملک 33 سال وزیر خارجه ناصرالدین شاه و از دانشمندان عهد قاجار است. علیقلی خان مسعود انصاری مشاورالممالک نوه میرزا مسعود انصاری وزیر امور خارجه چندین دولت در حکومت قاجار و پهلوی بوده است. و این رشته سر دراز دارد.
شهرستان میانه در اوایل دوره قاجار متعلق به جانیخان سالار و بیگلربیگی آذربایجان و محمدرضاخان قورچی باشی بوده است و در سال 1211 قمری به شخصی بنام ساروخان فرزند علی بیگ به مبلغ 50 تومانِ رایج آن عصر فروخته شده است. قباله این معامله که در قزوین نوشته شده، شاهکاری است در خوشنویسی و محتوا. نثر زیبای سخته و پخته آن شباهت زیاد به مرزباننامه، کلیله و دمنه و نفثه المصدور دارد. سند بر روی قطعه کاغذی عالی به طول 95 و به عرض 34 سانتیمتر در 29 سطر نوشته شده است. بنده این قباله را سالها پیش به تمام و کمال به استثنای یک عبارت سه کلمه ای خوانده بودم. ایام عید امسال که به سعادت زیارت استاد بزرگوار دکتر شفیعی کدکنی نائل شدم ایشان لطف کردند و آن سه کلمه را خواندند. رمز گشوده و طلسم شکسته شد و حال، من این مقاله خود را به حضور آن سخنسرای بزرگ تقدیم میکنم.
سپاس بغایت و ستایش بی نهایت حضرت مالک الملکی را سزاست که دست مشارکت احدی بر دامن ساحت فسیح المساحت مملکتش نرسیده و طایر اندیشه وهم و خیال در فضای بی منتهای ملک و ملکوتش جزء باسر دیوار واماندگی نپریده چارحّد شش جهت هفت اقلیم را به اشاره دو حرف کاف و نون از بیدای نیستی به عرصه ظهور هستی رسانده و به تابش آفتاب تربیت ذرات کائنات را از کشور عدم به ساحت وجود و پیدایی کشانده تخم وجود هر موجودی را به مفاد واجب الانقیاد قل اهم یزرعونه ام نحن الزارعون در مزرع عالم سر سبز و مخضرّ کرده قدرت سایله اوست .
و اجرای میاه ینابیع و قنوات به مضمون صدق مشحون انزله من السماء ماءً فسلکه ینابیع فی الارض به مقدّری و قیاس حکمت بالغه اوست زلال احسانش پیوسته عناء افتقار را از چهره عالمیان شسته و خامه امتنانش مراتب روزی همگان را بر اوراق کشت زاران نوشته لک الحمد و السجود والمجد و العلی تبارکت تعطی من تشاء و تمنع و درود نامعدود و صلات صلوات نامحدود بر باعث ایجاد هر موجود و مالک شهرستان وجود اعنی حضرت محمد محمود علیه و آله الصلوات الملک المعبود فی الموعود و بر عترت اطهار و ذرّیه اخیار او باد و بعد چون وارث مرحمت و غفران پناهان و جنت و رضوان جایگاهان جانی خان سپهسالار و بیگلر بیگی آذربایجان و محمدرضا خان قورچی باشی سابق سائق به موجب رساله مرحمت و غفران مآب حاجی عبدالمحمد ارنگه رودباری که از جمله ثقات و فضلا و عدول بود و شهادت عالشان میرزا حبیب اله نواده عالیجاه مرحمت مآب میرزاقوام الدین محمد فردی طاب مضجعه و جمعی دیگر از موثقین منحصر بود در عالیشان رفیع القدر و المکان مهرعلی سلطان خلف محمد قاسم بیگ نواده جانی خان مزبور و مومی علیه عالیقدران رفیع مقداران اصالت و نجابت پناهان حسینعلی بیگ برادرزاده خود و اسماعیل بیگ فرزند خود را وکیل در مبایعه و مصالحه و مواجره املاک خود نموده بود و شش دانگ قریه موسومه به قریه میانج من ناحیه گرم رود من بلوکات دار السلطنه تبریز به موجب طومار علیحده از جمله املاک موروثی عالیشان مشارالیه بوده بنائاً علیه بعد تحقّق سلک المقدّمات حاضر شدند عالمین به قیاس شرع شریف مقدس مطاع دار السلطنه قزوین عالیقدران حسینعلی بیگ و اسماعیل بیگ وکیلان نایبان الوکاله عالیشان مزبور و بعد از حضور بلا شائبه اکراه و اجبار بفروختند به مبایعه شرعیه لازمه جازمه ملّیه حنفیّه اسلامیّه همگی و تمامی و جملگی شش دانگ قریه موسومه به قریه میانج است مسطور را که لغایه الشهرت و نهایه المعرفت فی محل وقوعه مستغنی از تحدید و توصیف است با جمیع توابع شرعیه و کافه لواحق ملیه از اراضی و صحاری و آبی و دیمی و قلعه و دهکده و بیوتات اربابی و اکر و خان و دکاکین و حمام و طواحین و مزارع و مراتع و مرابع و مرابط و مرابض معالف فباغات معنّب و مشجّر و عیون و انهار و حقابه وادی مشهور به وادی میانج و کل و ما یتعلق به با سرها من الداخلیّه و الخارجیّه و سمّی ام لم یسمّ و ذکر ام لم یذکر به حیث لا یستثنی منه شیٌ به عالیجاه رفیع جایگاه عظمت و حشمت و جلالت دستگاه شهامت و بسالت اکتناه فخامت و ابّهت و مناعت انتباه دولت و اقبال همراه عمده الخوانین العظام و الکرام ساروخان زیده اجلاله العالی خلف مرحمت و غفران پناه جنت و رضوان آرامگاه علی خان طاب مضجعه به ثمن مبلغ پنجاه تومان تبریزی اشرفی از قرار عددی بیست و یک نخود فی پنج هزاری رایج و عالیجاه مشتری معظم الیه نیز بخرید و مبایعه صحیحه شرعیّه و معاقده صریحه ملیِه اسلامیّه شامله تمام شرایط و ارکان خالیه از جمیع نواقص و مفاسد و بطلان مسبوقه است به عقد اجاره شرعیه لازمه بین الطرفین وارده بر ما یقل لاَ اجاره مبیع مزبور ازحال تحریز لقایت انقضای نود سال کامل شمسی به مال الاجاره مبلغ سه تومان تبریزی زر موصوف به شرط آنکه عوارضات دیوان از مالیات و صادرات و اخراجات و تعمیرات بالکلیّه در عهده عالیجاه مستاجر است مواجره صحیحیه شرعیّه جامعه کلّما یتوقّف علیها صحّتها شرعاً بعد نایبان وکاله ضامن درک شرعی کردند که عند خروج المبیع مسحقّاً للغیر کلّاً ام بعضاً از عهده جواب و غرامت آن کما هو المقرّر فی الشرع الشریف الانور بیرون آیند ضماناً لازماً شرعّیاً و مصالحه صحیحه شرعیه لازمه اسلامیه نمودند نایبان وکالت از هر قسم حقّی و به هر جهت استحقاقی که ایشان را در مبیع مسطور می بود سیّما به علت خیار غبن مبالغه و خیار رویّت و سایر اقسام خیارات موجّه فسخ مبایعه به هر جهت از جهات و به هر علت از علل اسلامیّه به مال المصالحه مبلغ چهار تومان تبریزی عالیجاه مشتری معظم الیه نیز قبول مصالحه مسطوره نموده عقد مصالحه بینهم اجرا و عقد الاجاره و المبایعه بالعربیّه و الفارسیّه واقع شد فبعد ذلک مصالحه صحیحه شرعیّه ثانیه نمودند وکالتاً با عالیجاه مشتری معظم الیه و سواد عین مصالحه مزبوره و غبن آن را لوکان فاحشاً بل افحش بالغاً مابلغ و ان کان مشتملاً علی اعلی مراتبه و مدارجه بالمال المصالحه معینه معلوم و قدرها مبلغ سه تومان تبریزی موصوف و عالی میری معظم الیه قبول مصالحه ثانیه نموده مصالحه بینهم ایجاباً و قبولاً جاری شد وجه ثمن المال آماده مصالحین که عبارت از مبلغ شصت و سه تومان تبریزی است بایصال گماشته عالی میری معظم الیه واصل و عاید عالیقدران بایعان گردید وکالتاً تحدید لاحقیت و مالکیّت شش دانگ قریه مسطوره را نموده من بعد بر مشتری معظم الیه است تصرفات مالکانه در آن کیف شاءَ و اراد و حیث اراد کتصرّف الملاک لاملاکم و ذوی الحقوق فی حقوقهم و کان ذلک شهر رجب المرجب من شهور سنه احدی و عشر وماتین بعد الف من الهجره النبویّه علی هاجرها الف آلاف صلوات من الله مطابق با اواسط سنه لویی ایل.
صدای میانه